درگیرم
يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۴۷ ب.ظ
این چند روز بدترین حالمو تجربه میکنم . دو روزش گذشته .
حس بلاتکلیفی شدید، علائم افسردگی ، سردردهایی که تموم شدنی نیست ... و بدتر از همه اینکه نمیدونی چی قراره پیش بیاد . شاید اینکه آدم از آینده خبر نداره چیز خوبی باشه .. بعدها بفهمی چیز خوبی بوده ولی در واقع نیست . پیش خودت میگی از خدا بعیده با اون همه حکمت !
نمیدونی کجا بری ،کجا قراره بری . به کجا برسی ،زندگی قراره کجا ببرتت از همه بدتر اینکه نمیدونی از چی خوشت میاد یا بخوام راستشو بگم از "چه کسی" خوشت میاد ..
چه جور آدمی چه تیپ و قیافه ای . آیا همین که بدونی ظاهرش بد نیست و تورو دوس داره و موقعیتش خوبه کافیه ؟ یا چیزای مهم تر دیگه ای ام هست ؟ مثل اینکه اونم مث تو فک میکنه و میخواد تو زندگیش به چی برسه .
حالا که واضح تر به دور از هاله های دیگه ای که ذهنمو پر کرده نگاه میکنم می فهمم من آدمی ام که فقط دنبال آرامشم . شاید خودخواهی به نظر بیاد ولی من آدم خودخواهی نیستم . علاوه بر خودم دوس دارم دیگرانم آرامش داشته باشن .
اگه لازم باشه به کسایی که آرامشمو بهم میریزن کمک هم میکنم که به آرامش برسن . آره خب یه بخشیش بازم مربوط به خودخواهیه . ولی یه بخشیش هم مربوطه به کمک کردن به دیگران .
میدونی من عاشق کمک کردن به دیگرانم . بهم اعتماد به نفس میده . باعث میشه حس خوبی نسبت به خودم داشته باشم ..
مغزم جوری بسته شده که صداها رو درست نمی شنوم ،مثل وقتی که توی ارتفاع زیاد تو ماشینی گوش هات میگیره . گوش هام گرفته . صداها تو جمجمه ام می پیچه . انگار تو زیرزمین یه خونه قدیمی با چندتا وان سفید قدیمی تنهایی .قطره های آب میخوره کف وان خشک و صدا اینجوریه :دوپ
نمیدونم شایدم سرماخوردم که اینجوری شدم . آخه چند روزه هوا خیلی سرد شده .
تازه اول پاییزه چرا انقد فصل ها عجیب شدن یهو . شاید باور نکنی ولی بخاری گذاشتیم ! دیگه از مضرات خونه بالا شهر همین چیزاس که زودتر از بقیه جاها سرد میشه و زودتر از بقیه جاها هم گرم ! شاید چون اون پایین دود و آلودگی بیشتره دیرتر سرما احساس میشه . . . !
گاهی وقتا وقتی از پنجره اون پایینو نگاه میکنم یه لایه غبار خاکستری می بینم و یه خط و بالاش تازه آسمون آبی که میشه اینجا .
برای همین وقتی میرم بیرون برمیگردم باید برم دوش بگیرم چون حس میکنم اون لایه غبار و آلودگی چسبیده به پوستم .
از حق نگذریم پوست منم خیلی چربه دیگه شورشو دراورده . حس میکنم مث چسب گرد و خاک رو می چسبونه به خودش .
بگذریم . امیدوارم این ماه محرم باعث بشه ازین حال و هوای آشفته بیام بیرون
- ۹۵/۰۷/۱۱